تقاضای عاجزانه از حقوق بشری‌های وطنی

بسمه تعالی

آثار غیرانسانی تحریم‌های یک‌جانبه‌ی آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا، بر روی ملت ایران، دیگر بر هیچ کس پوشیده نیست. حتی بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد هم در سخنرانی‌اش در مجمع عمومی نتوانست روی آن چشم بپوشد و اذعان کرد که این تحریم‌ها حیات همه مردم ایران را هدف قرار داده است.(+) رئیس بنیاد بیماری‌های خاص هم اخیراً گزارشی از تأثیر تحریم‌ها بر تأمین داروهای حیاتی بیماران خاص ارائه کرده که دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد. (+ و +) اینها مسائلی است که دیگر هر ایرانی‌ از آن ‌خبر دارد؛ و بسیاری آنرا از نزدیک لمس می‌کنند.

اینها را نوشتم، تا از مریدانِ وطنی حقوق بشرِ اصطلاحی، که تنها تخصص‌شان این است که صدای‌شان را بر روی شریعت بلند کنند، یک تقاضا داشته باشم. همان‌هایی که برای اجرای یک حد شرعی، حنجره‌هایشان را پاره می‌کنند و اعلامیه جهانی حقوق بشر برای‌شان از وحی منزل مقدس‌تر است. تقاضای من، تقاضای سختی نیست. از آنها تقاضا می‌کنم لااقل یک سوتی بزنند، که بفهمیم هنوز زنده اند! شدیداً نگران‌ سلامتی‌شان شده‌ام!

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن. یک اقدام مثبت و درخور تقدیر (
+)

 

جامعه حقوقی و فیلم توهین‌آمیز

بسمه تعالی

آنچه از فریاد و اعتراض و واکنش مردمی به فیلمِ سخیف «بی‌گناهیِ مسلمانان» باید صورت می‌گرفت، تاکنون صورت گرفته و مسلمانان نشان دادند که هنوز زنده‌اند و بیدار.

اما از جنبه حقوقی اگر بخواهیم به این مسأله نگاه کنیم، باید اذعان کرد که واکنش‌های حقوقی قابل قبولی از سوی جامعه حقوقی ایران و سایر کشورها صورت نگرفته است. نه در بیانیه‌های صادر شده، نه در موضع‌گیری‌های رسمی شخصیت‌های حقوقی، و نه در واکنش دولت‌ها، آنگونه که شایسته و بایسته بوده، رفتار نشده و به بیان یک‌سری عبارات شعاری و کلی اکتفاء شده است. یک سری از نهادهای حقوقی که اصلاً واکنشی نشان ندادند و بی‌تفاوت از کنار این تعرض بزرگ علیه انسانیت عبور کردند. حال آنکه از نظر آنان چهلمین روز درگذشت یک همکار، یا زلزله آذربایجان و غیر آن از اهمیت کافی برای صدور بیانیه برخوردار بود! این حضرات حتی به اندازه‌ی بان‌کی‌مونِ غیرمسلمان احساس مسوولیت نکردند! در مقابل، نهادهای حقوقی دیگری که از شرافت دینی برخوردار بودند با بیان عبارات کلی، و نه آن‌گونه که در شأن یک جامعه حقوقی است، موضع خود را در برابر این اقدام اعلام کردند. توقع این بود که بیانیه‌ی یک تشکل حقوقی، از ادبیات دقیق‌تر و عملی‌تری در این زمینه برخودار باشد. حتی توقع نمی‌رفت که یک استاد حقوق دانشگاه (که البته متخصص حقوق کیفری بین‌المللی هم نیستند) اعلام کنند که «در اساسنامه دادگاه بين المللي کيفري توهين به اديان جرم محسوب شود»!! وقتی حقوقی‌ها اینگونه اظهارنظر می‌کنند، چه توقعی از سایر گروه‌ها و رشته‌ها می‌توان داشت!؟

استناد به بند ۳ ماده ۱۹ و بند ۲ ماده ۲۰ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی در مقابل نظام‌های لیبرالی که برای شعار آزادی بیان و عمل به میثاقین گریبان خود و دیگران(!) را می‌درند، کار چندان مشکلی نیست. تقاضا از ارکان سازمان ملل، نظیر مجمع عمومی و شورای پرطمطراق حقوق بشر برای صدور قطعنامه در جهت محکومیت این‌گونه اقدامات درخواست ویژه‌ای نیست. مطالبه از ۵۷ کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی برای تهیه پیش‌نویس کنوانسیونی در حمایت از مقدسات ادیان و مقابله با توهین به آن‌ها، و طرح آن در سازمان ملل متحد جهت الحاق سایر کشورها، حداقل خواسته‌ی جامعه حقوقی مسلمان است؛ کنوانسیونی که در آن مجازات توهین کنندگان به مقدسات ادیان برای کشورهای عضو الزام‌آور شناخته شود. وقتی چنین رخوت حقوقی و سیاسی بر حقوقدانان کشورهای اسلامی سایه انداخته، طبیعی است که مطالبه از شورای امنیت سازمان ملل برای مداخله در این مسأله جهتِ جلوگیری از برهم زدن صلح و امنیت جهانی هم خنده دار به نظر برسد.

از حقوقی‌های مسلمان بیش از این‌ها توقع می‌رفت. 
شخصاً به دلیل کوتاهی‌ام شرمنده‌ی رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله هستم.

___________
پ.ن.: 
باز گلی به جمال و غیرت وکلای پاکستانی!
. این وبلاگ هم چند روز پیش شش ساله شد.