دولتِ رفاه؛ دولتِ کیفری


"The United States is one of the most violent countries in the world. It is also the most punitive nation in the world. The US incarceration rate is over 700 per 100,000 population... US citizens are now imprisoned four times more than in the early 1970s  and this “mass incarceration” or “new penalism” is racialized. About one out of every three African-American men between the ages of 20 and 29 are under some type of correctional supervision, while Latinos stand a 17 percent chance of being incarcerated.
There is much more evidence showing that the United States has shifted from a “welfare state” to a “penal state”.
"

Contemporary Critical Criminologyby Walter S. DeKeseredy
Routledge Publication, 2011
p. 42



"ایالات متحده آمریکا یکی از پرخشونت ترین کشورهای جهان است. همچنین این کشور یکی از کیفری ترین ملت ها به حساب می آید: میزانِ جمعیتِ کیفری در ایالات متحده، بیش از ۷۰۰ زندانی به ازای هر صدهزار نفر است...* هم اکنون شهروندانِ آمریکایی، چهاربرابر بیشتر از دهه ۱۹۷۰ به زندان افکنده می شوند و این "زندانی کردنِ انبوه" و "کیفرگرایی جدید" به صورت نژادپرستانه اجرا می شود. نزدیک به یک نفر از هر سه آمریکاییِ آفریقایی تبار، در بازه سنی ۲۰ تا ۲۹ سال، در معرضِ اقداماتِ مراقبتِ تأدیبی قرار می گیرند، در حالی که این میزان برای نژادهای لاتین ۱۷ درصد است.
دلایل بسیار بیشتری وجود دارد که نشان می دهد ایالات متحده از الگوی «دولت رفاه» به «دولتِ کیفری» دگردیسی کرده است."

کتاب «جرمشناسی انتقادی معاصر»نوشته والتر اس دی کسردی
انتشارات راتلج، ۲۰۱۱میلادی
صفحه ۴۲

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*
 در ایران، این رقم ۲۲۶ نفر به ازای هر صدهزار نفر می باشد. +

برایان بیکس؛ و تبیین استقلال حقوق از سایر رشته ها

بسمه تعالی

کارهای برایان بیکس  Brian Bix نه از آن جهت که دارای ایده ی نو و جدیدی هستند؛ بل به خاطرِ نثر روان و شیوا و دسته بندی مطالبشان، برایم تحسین برانگیز بوده اند. هر چند گرایش بیکس به پوزیتویسم حقوقی از میانِ نوشته هایش قابل استنباط است، اما مقاله اش درباره حقوق طبیعی، یک تصویر جالب و خوبی از مکتب حقوق طبیعی عرضه می کند. مقاله های او غالباً در مجموعه مقالات آکسفورد به چاپ رسیده و عملاً نوشته هایی متفاوت از یک مقاله شده اند. نوشته های تحلیلی اش از یک موضوع خاص، برای دانشجویی که به دنبال مطالب شسته و رفته در مباحث فلسفه حقوق هستند، بی نظیر است.

مثلا در مقاله «حقوق به مثابه ی یک رشته مستقل»، بیکس به خوبی از پس کار بر آمده و توانسته رویکردها و نظریه هایی که حقوق را رشته ای مستقل از سایر رشته ها می دانند، طبقه بندی کند. به نوشته ی او، پذیرشِ استقلالِ حقوق از سایر دانش‌ها،  خود را در سه شکل متفاوت نمایان می‌سازد:
۱. استدلال و تصمیم‌گیری حقوقی، از منطق و شکل متفاوتی نسبت به سایر استدلال‌ها و تصمیم‌گیری‌ها بهره می‌برد و از این حیث دارای استقلال است. 
۲. استدلال و نیز تصمیم‌گیری حقوقی فی نفسه کافی هستند و نیازی به بهره‌گیری از سایر رویکردها و دانش‌ها برای پیشرفت و تکامل ندارند.
۳. و نهایتاً اینکه حقوق‌دانان و نظریه‌پردازانِ حقوقی، باید تنها در چارچوبِ دکترینِ حقوقی، به بررسی موضوعاتِ حقوقی بپردازند و التفاتی به سایر دانش‌ها و موضوعات نداشته باشند.

علاوه بر اینها، بیکس استقلالِ حقوق از سایر دانش‌ها را از سه منظر قابل بررسی دانسته است: از منظر توصیفی(Descriptive)، از منظر تحلیلی(Analytical) و از منظر تجویزی(Prescriptive).

از نگاه توصیفی با بررسی نظام حقوقی و نیز نظام آموزشی آن، میزانِ استقلال حقوق از سایر دانش‌ها و عوامل مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، بی آنکه قضاوتی صورت پذیرد. نگاهِ تحلیلی، با تحلیلِ ماهیتِ حقوق و ابعاد نظری و عملی آن، امکان یا عدم امکانِ، و یا ضرورت یا عدم ضرورت استقلالِ حقوق از سایر دانش‌ها را در کانون توجه خود قرار می‌دهد. و در نهایت، نگاه تجویزی ، بر اساسِ داده‌های حاصل از دو نگاهِ پیشین، راه‌ِ حلِ مناسب را برای تغییر وضعیتِ موجود به وضعیتِ مطلوب، پیشنهاد می‌کند. وی در ادامه این مقاله، بر اساسِ همین موارد، نظریه هایی که قائل به استقلال حقوق هستند را بررسی و توصیف کرده که آن هم خواندنی است.

همین نگاهِ بیکس را می توان در سایر مقالاتش مشاهده کرد: ساده و روان، و با دسته بندی های منطقیِ قابل درک. نمونه های دیگر از کارهای او را -که از همین سبک برخوردار است- ذیلا می توانید مشاهده کنید:

۱- Bix, Brian, "Law as an Autonomous Discipline" in: THE OXFORD HANDBOOK OF LEGAL STUDIES, Peter Cane & Mark Tushnet, eds., pp. 975-987, Oxford University Press, 2003.
۲- Bix, Brian, "Natural Law Theory: The Modern Tradition". in: THE OXFORD HANDBOOK OF JURISPRUDENCE AND PHILOSOPHY OF LAW, Jules L. Coleman & Scott Shapiro, eds., Oxford University Press, 2002.
۳- Bix, Brian, "Legal Positivism". in: BLACKWELL GUIDE TO THE PHILOSOPHY OF LAW AND LEGAL THEORY, Martin P. Golding & William A. Edmundson, eds., Blackwell, 2005.
۴- Bix, Brian, "On Philosophy in American Law: Analytical Legal Philosophy". ON PHILOSOPHY IN AMERICAN LAW, Francis J. Mootz, III, ed., Cambridge University Press, 2009
۵- Bix, Brian, "H.L.A. Hart and the Hermeneutic Turn in Legal Theory". Southern Methodist University Law Review, Vol. 52, pp. 167-199, 1999.
۶- Bix, Brian, "Theorizing about Law". Analisi e Diritto, Forthcoming; Minnesota Legal Studies Research Paper No. 09-52.
۷- Bix, Brian, "On Description and Legal Reasoning". RULES AND REASONING, Linda Meyer, ed., Oxford: Hart Publishing, pp. 7-28, 1999.
۸- Bix, Brian, "Form and Formalism: The View from Legal Theory". Ratio Juris, Vol. 20, No. 1, pp. 45-55, March 2007

 

متن کامل کتاب: التشريع الجنائي الاسلامي؛ مقارنا بالقانون الوضعي - تکمیلی!

پیرو پست قبلی این وبلاگ، فایل Word متن کامل کتاب «التشريع الجنائي الاسلامي؛ مقارنا بالقانون الوضعي» نوشته عبدالقادر عوده ذیلاً در اختیار پژوهشگران قرار می گیرد.

جلد اول و دوم (به صورت RAR شده) 1.7 مگابایت

سلام بر امام

سالگرد ارتحال امام خميني (ره)